از قتل همسرم پشیمانم
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۶۲۷۳
شهاب دیروز برای ادامه تحقیقات قضایی به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: قتل همسرم و سوءقصد به جان مرد فامیل دورم را قبول دارم. مشکوک شدن به رفتارهای همسرم این همه بلا سرم آورد. ایکاش همسرم را به قتل نمیرساندم و آن مرد را زخمی نمیکردم. با این اقدام خود را به دردسر انداختم و دو پسر بیگناهم را بدبخت کردم و حالا دربرابر مجازات سنگین قصاص قرار گرفتهام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهاب مرد میانسال بهشدت گریه میکرد و زیرلب میگفت ایکاش همسرم را طلاق میدادم و این همه بلا سرم نمیآمد که دستم به خون آلوده شود و اینطور بدبخت شوم. این هفته پای صحبتهای او در حاشیه جلسه بازپرسی نشستیم که در ادامه میخوانید.
از آشنایی با همسرت بگو؟
او همشهریام بود و ۲۰سال قبل ازدواج کردیم و دو پسر ۱۴و۹ ساله دارم. مغازه ساندویچی دارم و درآمدم ماهی ۸۰میلیون تومان است. شرایط زندگی برای همسرم خوب بود و هرچه میخواست برایش فراهم میکردم و فقط سه میلیون ماهانه به او میدادم.
با هم اختلاف داشتید؟
سه سال قبل دعوایمان برسر مسائل پیش پا افتاده شروع شد اما شرایط دوباره خوب شد. مرداد امسال گوشی همسرم خراب شد و بعد از تعمیر آن متوجه تماسهای تلفنی، پیامک و چتهایی با مردی از فامیل دورمان شدم. آن مرد کارمند بود و ۲۲ سال قبل عاشق همسرم بود اما نشد که ازدواج کنند. گوشی را به همسرم دادم که همه فایلهای صوتی، چتها و پیامها یکدفعه حذف شد. میگفت دروغ است و خیانتی در کار نیست. یک روز از همسرم خواستم ۲۰میلیون تومان به حسابم واریز کند اما در بررسی پرینت متوجه شدم آن مرد فامیل دو میلیون تومان به حسابش واریزکرده و مدعی بود نمیداند چرا آن پول را واریز کرده است. سوءظنم به او بیشتر شد و تصمیم به قتل وی گرفتم که بهخاطر بچهها منصرف شدم.
از روز قتل بگو؟
یکی از بچهها به مدرسه رفت و دیگری در خانه بود. ساعت۷صبح با هم دعوایمان شد و میگفت سوءظنم به او بیخود است. وارد اتاق خواب شد و وسایلش را جمع کرد تا برود و میخواست طلاق بگیرد. او را دوست داشتم و نمیخواستم برود. پسرم به اتاق نشیمن رفت، عصبانی بودم و چاقو را از آشپزخانه برداشتم و وارد اتاق شدم و در را قفل کردم. بعد با چاقو به او ضربه زدم.
بعد چه شد؟
بچه را درحالیکه همان چاقو دستم بود، بیرون بردم و در خیابان خواهرم را دیدم و او را تحویلش دادم. به خواهرزنم و برادرم تلفنی خبر دادم بروند سراغ جسد همسرم. راهی محل کار آن مرد شدم که نبود و در محله دیگری پیدایش کردم و دعوایمان شد. میگفت رابطهای با زنم ندارد. سه ضربه به او زدم که زخمی شد. مردم جمع شدند و گفتم دعوا ناموسی است و دخالت نکنید. گشت پلیس آمد و بازداشت شدم.
حرف آخر؟
پشیمانم، ایکاش زنم را طلاق میدادم و قاتل نمیشدم.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: قتل همسایه قاتل چاقو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۶۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی